یک مسلمان با ایمان با حجاب شرم آور، در غیاب معشوقش آرزوی تحقق معنوی دارد. وکیل او، که قادر به اعطای حضانت مردش نیست، خواسته های نفسانی او را برآورده می کند. او مشتاقانه او را به صورت دهانی خوشحال می کند، سپس تسلیم یک عشق ورزی پرشور می شود، آزادی آنها مقید به ایمان.