نامادری، کلیا گوتیه، نامادری خود را برای یک قایق سواری عاشقانه به فرانسه دعوت می کند. پس از یک جلسه داغ، آنها به خانه برمی گردند. او او را مسخره می کند، سپس به او یک دم دستی شگفت انگیز می دهد. آنها درگیر رابطه جنسی پرشور، و کاوش در موقعیت های مختلف هستند.