رابی، یک مرد مطیع، هوس یک احمق گشاد را داشت. استرپون پرینسس، یک معشوقه مسلط، آرزوی او را برآورده کرد. او با بند عظیم خود به شدت به او نفوذ کرد، سوراخ او را دراز کرد و ناله های او را خاموش کرد. صحنه با احمق گشاده رابی به پایان رسید، وصیتی برای تسلط استرپون پرنسس.