رئیس و دستیار عصبی او، آنا تورن، در دفتر کثیف می شوند. او با دهان بند بر او مسلط است، لباس او را در می آورد تا نوک سینه های سوراخ شده و پوست خالکوبی شده اش را آشکار کند. پس از مدتی کار زبانی، او را از پشت می گیرد و او را نفس نفس می زند و راضی می کند.