پس از مدرسه، یک عیار کلمبیایی اغوا کننده، ناامید از سوار شدن، داغی خود را به رخ کشید. من نمی توانستم در برابر الاغ تنگ و جذاب او مقاومت کنم. او مشتاقانه سوار من شد و هوس یک لعنتی عمیق و وحشیانه کرد. ناله های او در حالی که او را با تقدیر داغ پر کردم، طنین انداز شد.