زود بلند شدن، نامادری کلمبیایی ام را در رختخواب گرفتم، بدن تنگش غیرقابل مقاومت بود.بی توجه به اعتراض هایش، من در آن فرو می روم، ناله های او که وحشیانه ترین فانتزی های من را تایید می کند.برخورد پرشور ما با التماس بیشتر او به پایان رسید و هر دو ما را راضی کرد.