بامبی بروکس، یک نوجوان شیطون، یک لوله کش را به یک بهانه دروغین به محل زندگی خود اغوا می کند. او تشنه است و به او نوشیدنی پیشنهاد می کند، اما این چیزی نیست که او فکر می کند. سپس او را فریب می دهد تا مست شود، که منجر به یک برخورد وحشیانه و غیرقابل مهار می شود.