ایزابل مون، یک سبزه بی تنه، هوس نفوذ مقعدی دارد. او مشتاقانه یک خروس بزرگ را در الاغ تنگ خود می گیرد و از خوشحالی ناله می کند. لعنتی شدید باعث می شود که سوراخ او کشیده شود و یک اثر شکاف وسوسه انگیز را آشکار می کند. اوج؟ بار داغی از تقدیر درست روی الاغ آبدارش.