خواهر ناتنی در موقعیت سازشکارانه با دوست پسرش گرفتار می شود و به تبعید می رود. ناامید از اینکه پدرش را در تاریکی نگه دارد، به اغواگری متوسل می شود. او به طرز ماهرانه ای برادر ناتنی خود را راضی می کند، زبانش ماهرانه مردانگی او را کشف می کند. همانطور که او مشتاقانه می بلعد، بار خود را آزاد می کند و مانع از دیدن عکس های مجرمانه توسط پدرش می شود.