کریستین، یک نوجوان روسی شرم آور، تسلیم دستور میسترس جولیا می شود، برهنه می شود و خم می شود. در میان صحبت های تحقیرآمیز، کریستین مشتاقانه عضو ضربان دار جولیا را می گیرد، در حالی که دیگری به او ملحق می شود. کریستین در اوج قرار می گیرد و با یک پوشش سخاوتمندانه از تقدیر داغ و چسبناک پوشیده شده است.