هانا، یک خواهر خواهر وحشی، برای سرگرمی به ECGs می زند. پس از یک سفر جاده ای دیوانه وار، او هوس اکشن هاردکور می کند. دوست پسرش او را تحویل می دهد، قبل از اینکه به الاغ و بیدمشک تنگش نفوذ کند، بر صورتش مسلط است. او فریاد می زند، دهانش را می بندد، و می پاشد، و به شدت به اوج می رسد.