بعد از یک روز سخت به خانه برگشتم پیش دوست دختر 18 ساله آسیایی ام که مشتاقانه منتظرم بود.به طرز ماهرانه ای لباسم را در آورد، دستان کوچکش قبل از اینکه با حرارت آن را بلعیده باشد، مردانگی تپنده ام را ماهرانه نوازش می کرد، دهان کوچکش روی من شگفتی می کرد.اوج من را بی حرف گذاشت.