یک مربی شلوغ رفت و آمد، فانتزی فانتزی فانتزی فانتزی های تخیلی خود را به نمایش می گذارد. هادی شرم آور، با جذابیت فریبنده اش، از پنکه خود برای ایجاد نسیمی شهوانی بر مسافران استفاده می کند و در میان زمزمه موتور و هجوم زندگی شهری، برخوردهای وابسته به عشق شهوانی را شعله ور می کند.