در حال شیرجه زدن به قلمرو ممنوعه، برادر ناتنی ام را به طرز اغواگرانه ای مسخره کردم که او نقش مدن را بازی می کرد. با آشکار شدن در آشپزخانه، من به طرز ماهرانه ای مردانگی او را سرویس کردم و یک برخورد پرشور با دوست پسرم را در همان نزدیکی، غافل از تلاش مخفیانه مان، شعله ور کردم.