ساشا اسپارو ریزه اندام، برهنه در کنار دریاچه گرفتار شده است، در حالی که بچه ها عجله می کنند، وحشت می کند. التماس های او برای رحم نادیده گرفته می شود زیرا او را به زانو در می آورند. لعنتی الاغ شروع می شود، ناله های او در طول شب می پیچد، هیجان آنها قابل لمس است.