پسرخوانده منحرف من، خواهر ناتنی و نامادری خود را در آشپزخانه اغوا می کند. او به netorare علاقه دارد و هر دو را به اتاق خود می برد. مارکو دوران مسئولیت را بر عهده می گیرد، با نامادری خود رابطه جنسی سخت برقرار می کند و او را تقدیر می کند، در حالی که خواهر ناتنی تماشا می کند.